نورانورا، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

نورا

عاشقتمممممممممم

من و بابا عاشقتيم به خدا مخصوصا الان كه داري جمله هاي عجيب غريب ميگي و مار و حسابي شاد ميكني . ديروز داشتم برات سيب و هلو رنده ميكردم تا با بستني واست دسر درست كنم . تا رنده رو دستم ديدي گفتي : مامان ؟! چشت ميبوزه ؟؟؟؟ يه بار ديده بودي پياز رنده ميكنم و چشمم ميسوخت . ديشب هم اومدي تو صورتم موهاتو ريختي جلوي چشات يه جوري كه اصلا صورتت معلوم نبود و همش مو بود گفتي : مامان نيگا كن لالا خراب شده  عنكبوت هم خيلي دوست داري شمال كه رفتيم عنكبوت زياد بود از كوچيك بگير تا بزرگ  هردفه يكيشون رو ميدي با ذوق صدامون ميكردي : مامان ! عمو عنچوبي !!! بابابيا آخا عنچوبي اومده ! وقتي ميخوايم لب تاب رو روشن كنيم : اِ مامان...
22 مرداد 1392

مسافرت

يعد يك ماه روزه داري و خستگي تصميم گرفتيم واسه تعطيلات عيد فطر بريم مسافرت و از اونجاييكه شما هي ميگفتي :لالا بره دريا ، لالا بشه قايق ،بره شمال و ...كاملا مقصد معلوم بود.  خدايي خيلي خوش گذشت و خستگي از تنمون در اومد. اين ماهي رو خودت پيدا كردي و فكر ميكردي زندست . كلي باهاش حرف ميزدي    اينم ماهي دوم . هي هم صداشون ميكردي و ميگفتي : ماهيه چوچولو، ماهيه بلند(به بزرگ ميگي بلند) كجاشي؟(كجايي؟) اينجا هم جنگل نور هستش  روز آخر پيتزا گرفتيم رفتيم تو جنگل بخوريم . خيلي چسبيد . جاي همه دوستان خالي . وشما هم به لطف عنكبوت و سنجاقك هايي كه ميديدي حسابي خوردي . نوش جونت مامان . هر چي هم بهت گفتيم اينجا...
22 مرداد 1392

موهاشو كوتاه كردم

6 مردا موهاي نوراجونمو حسابي كوتاه كردم  قبلا هي مرتب كرده بودم اما انقدر كوتاه نه  ولي خيلي با مزه شدي مامانم (به قول خودت كه يه وقتايي ميگي مامانم يا مادر)     واينم عكس جديد از موهات   ...
15 مرداد 1392

خانوم دكتر لالا

مي دونم دير به دير ميام اينجا و از كاراي جديدت نمينويسم و ميدونم بعدا پشيمون ميشم اما واقعا نميرسم  اينروزا فقط صداي قشنگ و حرفهاي توست كه خونمون رو پر كرده و شده مثال زدني  حالا كه داري جمله ميگي .... انقدر شيرينه .......كه فقط خدا ميدونه . تو تموم لحظه هايي كه تو حرف ميزني و من عشق ميكنم از خدا ميخوام اين شيريني تو خونه همه باشه و همه طعم داشتن فرزند رو بجشند. به خودت ميگي خانوم دكتر لالا:   همه چي ميگي خداروشكر اما چنتا بامزه هاش رو مينويسم اگه يادم اومد اضافه ميكنم قابلمه : قاباله  ليوان : ميان گاز: قاز شربت : شَبَش مردعنكبوتي : نَمِه جومه !!!! كلي باهات كار كرديم شد : مرد عچوبي حالا به عنكب...
8 مرداد 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نورا می باشد